این چند وقت داشتم به این فکر میکردم که اگر بخوام یه سری از مطالب رو تو سایتم منتشر کنم، ممکنه برخی از مطالب با توجه به حجم کم محتوایی که درونشون هست، توسط گوگل اسپم تشخیص داده بشن!
یه راه حلی که به ذهنم اومد و البته جرقه اش از سایت محمدرضا شعبانعلی عزیز بود، این بود که بیام لیست های مختلفی تشکیل بدم و مطالب رو، به مرور در یکسری از پست ها اپدیت کنم و اینطوری، نه تنها محتواهایی که منتشر میکنم دیگه اسپم نمیشن، بلکه به مرور اپدیت میشن و میتونند به مرور، تبدیل به مطالب جامعی بشن.
به همین علت، از این به بعد، من محتواهای جامع و لیستوار مختلفی خواهم داشت که شروعش، با ابیات فارسی، یعنی همین پست خواهد بود.
من تا جایی که یادمه از بچگیم و مخصوصا دوران دبیرستان، ادبیات رو دوست داشتم. یه خورده که سنم رفت بالا، با گوش دادن به موسیقیهای بی نظیر همایون شجریان، سعی کردم خودم بیشتر ابیات کهن رو بخونم و سراغ خیام رفتم.
خیامخواندن جدی من از سال 1400 شروع شد و نه تنها روی زندگی شخصی من کلی تاثیر مثبت داشت، بلکه علاقم به شعر و ادبیات دو چندان شد.
از اینجا به بعد، سعی میکنم اشعاری که خودم دوست دارم رو به مرور در این پست آپدیت کنم، امیدوارم شما هم لذت ببرید.
لیست بهترین اشعار فارسی ( از نظر شخصی من )
ظاهرم چون بید مجنون است و باطن مثل سرو
از تواضع سر به زیر انداختم ، خم نیستم!#حسین_دهلوی
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بارِ غم آزاد آمد
#حافظ
برآنچه ميگذرد دل منه كه دجله بسي
پس از خليفه بخواهد گذشت بر بغدادگَرَت زدست برآيد چو نخل باش كريم
وَرَت ز دست نيايد چو سرو باش آزاد#سعدي
امروز که دستگاه داری و توان
بیخی که بَرِ سعادت آرَد بِنِشان
پیش از تو از آنِ دگری بود جهان
بعد از تو از آنِ دگری باشد هان#سعدی
بیرخت جانا، دلم غمگین مکن
رخ مگردان از من مسکین، مکنخود ز عشقت سینهام خون کردهای
از فراقت دیدهام خونین مکن#عراقی
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
#سیف_فرغانی
زاهد و سبحه صد دانه و ذکر سحری
من و پیمودن پیمانه و دیوانهگری
چون همه وضع جهان گذران در گذر است
مگذر از عالم شیدایی و شوریدهسری
تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم
بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری
تا شدم بیاثر، از ناله اثرها دیدم
بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری
سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد
بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری
#فروغی_بسطامی
خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که ان گوهر مقصود
گنجیست که اندر قدم راهروان است#هوشنگ_ابتهاج